به گزارش مشرق، در سفر رئیس جمهور به فرانسه، قرارداد خرید 118 فروند هواپیمای مسافربری با کمپانی ایرباس به ارزش 27 میلیارد و 300 میلیون دلار( بالغ بر 82 هزار میلیارد تومان ) به امضاء رسید. با توجه به مشکلات ناوگان هواپیمایی کشور، کمک به نوسازی و بهسازی این ناوگان لازم و ضروری است و کسی منکر آن نیست ولی نگارنده این نوشتار معتقد است که درباره سفارش خرید به شرکت ایرباس، از منظر وضعیت اقتصادی و اولویت بندی مسائل و مشکلات کشور و راهبردهای استفاده از فرصت های احتمالی برجام، نکاتی را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:
- اشتیاق زایدالوصف تیم حاکم بر دولت برای خرید هواپیمای ایرباس در شرایط فعلی اقتصادی در حالی که کشور با مشکلات اقتصادی گسترده و کمبود منابع ارزی و رکود سنگین مواجه است، جای تأمل است. قرار بود که دوران پسابرجام دوران گشایش اقتصادی مردم ایران باشد و کشور از زیر سایه رکود خارج شده و رونق با افزایش تولید و صادرات به اقتصاد برگردد و به تبع آن افزایش اشتغال و کسب و کار برای مردم، وضعیت معیشتی بهبود پیدا کند. این در حالی است که هزینه کرد سنگین برای خرید این تعداد هواپیما که به گفته مدیرعامل ایرانایر بخشی از آن از طریق تسهیلات صندوق توسعه ملی تامین خواهد شد در شرایط فعلی گره گشایی برای وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در پی نداشته و نه تنها تأثیری در توسعه ملی درونزا در پی ندارد، بلکه برخلاف سیاست های توسعه ملی بوده و در چارچوب عملیاتی شدن سیاست های «توسعه وابسته» قابل ارزیابی است، یعنی از یک طرف کشور را در صنعت هوایی وابسته به غرب می کند و از طرفی به جای ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی، برای جوانان فرانسوی و اروپایی ایجاد اشتغال می کند که از بحران اقتصادی سال های اخیر غرب آسیب دیده اند.
- بر اساس دیدگاه کارشناسان صنعت هوایی به دلیل شرایط مالی نامناسب داخلی و قیمت بالای هواپیمای نو، اجاره هواپیما در این شرایط برای ما مزیت بیشتری دارد. در این باره معاون دفتر برنامهریزی راهبردی و همکاریهای بینالمللی شرکت فرودگاههای ایران میگوید: «اجاره هواپیما در این شرایط برای ما مزیت بیشتری دارد، حتی یکی از بزرگترین شرکتهای هواپیمایی دنیا موضوع اجاره هواپیما را در دستور کار خود قرار داده و 50 درصد ناوگان این ایرلاین اجارهای است.» با توجه به این موضوع اصرار برای خرید هواپیما و ایجاد بار سنگین تعهدات مالی برای کشور دارای چه مزیتی بوده که دولت محترم را به سمت اجرایی کردن این موضوع کشانده است؟
- در حالی که بیشترین حوادث و تلفات جانی در ایران متعلق به جاده ها و خطوط حمل و نقل زمینی است ( یکم و نیم برابر میانگین جهانی ) که تلفات سالیانه آن با یک جنگ تمام عیار برابری می کند، معلوم نیست خرید هواپیمای ایرباس 380 با چه توجیهی در دستور کار قرار گرفته است. گفتنی است میانگین تلفات سالیانه جاده ای در ایران معادل تلفات سقوط 60 هواپیمای مسافربری با 300 سرنشین ( 18000 نفر ) می باشد و با هزینه کرد بخش اندکی از این پول به بهسازی جاده ها به خصوص جاده های حادثه خیز و بهبود ناوگان حمل و نقل بین جاده ای و فرهنگ سازی، علاوه بر عدم ایجاد وابستگی و به خارج رفتن منابع ملی، جان هزاران هموطن نجات یافته و ایجاد اشتغال می گردید. با این توضیحات به نظر می رسد که وزارت راه دولت یازدهم در الویت گذاری، دچار اشتباه بزرگ شده است و به جای الویت دادن به سیستم حمل و نقل زمینی، همه توجه خود را به ناوگان هوایی معطوف ساخته است.
- با توجه به فن آوری بالای هواپیمای ایرباس و سابقه بد فرانسه در تعامل تکنولوژیک با ایران و عدم اجازه برای انتقال فنآوری به داخل کشور در موارد کمتر استراتژیکی همچون صنعت خودرو و سابقه بد عهدی طرف فرانسوی، می توان کاملاً متصور بود که چه آینده ای در انتظار حمایت بعدی از این هواپیماها و تأمین قطعات آنها در انتظار کشور خواهد بود.
- در بین هواپیماهای خریداری شده 12 فروند از نوع ایرباس 380 است که قیمت آن 5 میلیارد دلار خواهد بود. (بالغ بر 15 هزار میلیارد تومان). این در حالی است که تنها فرودگاه مناسب برای این هواپیما در ایران، فرودگاه امام خمینی(ره) است و به غیر آن هیچکدام از فرودگاه های کشور مناسب پذیرش این هواپیما نمی باشند. در کل جهان نیز تنها 54 فردگاه برای پذیرش این هواپیمای غول پیکر مناسب است. برای مهیا شدن فرودگاههای کشور برای پذیرش این هواپیما میبایست دالانهای عبور مسافرین و بارها افزایش یابند تا بتوانند تعداد عظیم مسافران ای380 و بار آنها را جابهجا نمایند؛ بنابراین میبایست میلیونها دلار سرمایهگذاری در جهت این بهبودسازیها، تا قبل از ورود به خدمت رسمی ای380 به انجام رسانند که انجام آن اصلاً صرفه اقتصادی ندارد و هزینه های زیادی را به کشور تحمیل خواهد کرد. این در حالی است که خرید این هواپیماها منفعت اقتصادی زیادی برای شرکت ایرباس در پی دارد و بخشی از مشکلات اقتصادی این شرکت را حل خواهد نمود و رمق دوباره ای به آن خواهد بخشید به طوری که نشریه بلومبرگ در این باره می نویسد: « خرید 12 هواپیمای ایرباس 380 توسط ایران، خبری خوب برای ایرباس است. طی 3 سال گذشته ایرباس حتی نتوانسته بود یک ایرلاین جدید برای فروش این محصول بیابد. این خرید یک فضای تنفسی حیاتی برای ایرباس فراهم می کند.»
- هزینه سفر با این هواپیمای مرفه و مجهز، بسیار گرانقیمت بوده به طوری که از آن به هتل هواپیما یاد می شود و منفعت آن تنها برای افراد معدودی از جمله مدیران دو تابعیتی می باشد و اکثریت مردم ایران توان استفاده از آن را نخواهند داشت. ضمناً هدف گذاری استفاده از این هواپیما برای مسافت های کمتر از 5000 کیلومتر به دلیل هزینه برخاستن و نشستن آن، اصلاً صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل فقط برای سفرهای طولانی به صرفه است و از این منظر این سؤال مطرح می شود که سفر به کدام شهرهای جهان سبب شده که هزینه ای به این سنگینی به کشور تحمیل گردد؟
- با توجه به اینکه کسانی که در ایران به طور مرتب و معمول از هواپیما استفاده می کنند، درصد اندکی از جامعه را شامل می شوند و عموم مردم و اقشار دیگر جامعه به جز سفرهایی همچون سفر معنوی حج، به لحاظ مالی چندان توانمندی استفاده از این وسیله حمل و نقل را ندارند و عمده کسانی که از آن استفاده می کنند قشر مرفه و طبقه بالای جامعه را تشکیل می دهد، از این رو توجه دولت به اولویت های اقشار جامعه نشان می دهد که مردم طبقه متوسط به پایین و قشر پایین جامعه که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند در اولویت برنامه های دولت برای بهره مندی از مزایای احتمالی دوران پسابرجام که به بهای برچیده شدن و از بین رفتن سرمایه های ملی در موضوع هسته ای به دست آمده نیستند.
با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت که دولت از یک نگاه کلان و راهبردی برای استفاده از فرصت های احتمالی اقتصادی ناشی از اجرای برجام برخوردار نبوده و در اولویت بندی مسائل دچار ضعف اساسی است که نتیجه آن می تواند وابسته کردن کشور به دولت های غیرقابل اعتماد و فرصت سوزی از شرایط فعلی گشایش ناشی از تعلیق موقت تحریم ها باشد. در واقع باید از دولت تدبیر و امید پرسید، این هزینه تراشی از جیب مردم ایران با چه هدفی انجام می شود ؟! آیا این ولخرجی مبتنی بر اولویت و نیاز جامعه است یا خدای نکرده جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد؟! و به واقع چه مشکلی از مشکلات کشور و عموم مردم را حل خواهد نمود و چه کسی پاسخگوی تبعات آن خواهد بود؟
دکتر رضا سراج، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل راهبردی
- اشتیاق زایدالوصف تیم حاکم بر دولت برای خرید هواپیمای ایرباس در شرایط فعلی اقتصادی در حالی که کشور با مشکلات اقتصادی گسترده و کمبود منابع ارزی و رکود سنگین مواجه است، جای تأمل است. قرار بود که دوران پسابرجام دوران گشایش اقتصادی مردم ایران باشد و کشور از زیر سایه رکود خارج شده و رونق با افزایش تولید و صادرات به اقتصاد برگردد و به تبع آن افزایش اشتغال و کسب و کار برای مردم، وضعیت معیشتی بهبود پیدا کند. این در حالی است که هزینه کرد سنگین برای خرید این تعداد هواپیما که به گفته مدیرعامل ایرانایر بخشی از آن از طریق تسهیلات صندوق توسعه ملی تامین خواهد شد در شرایط فعلی گره گشایی برای وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در پی نداشته و نه تنها تأثیری در توسعه ملی درونزا در پی ندارد، بلکه برخلاف سیاست های توسعه ملی بوده و در چارچوب عملیاتی شدن سیاست های «توسعه وابسته» قابل ارزیابی است، یعنی از یک طرف کشور را در صنعت هوایی وابسته به غرب می کند و از طرفی به جای ایجاد اشتغال برای جوانان ایرانی، برای جوانان فرانسوی و اروپایی ایجاد اشتغال می کند که از بحران اقتصادی سال های اخیر غرب آسیب دیده اند.
- بر اساس دیدگاه کارشناسان صنعت هوایی به دلیل شرایط مالی نامناسب داخلی و قیمت بالای هواپیمای نو، اجاره هواپیما در این شرایط برای ما مزیت بیشتری دارد. در این باره معاون دفتر برنامهریزی راهبردی و همکاریهای بینالمللی شرکت فرودگاههای ایران میگوید: «اجاره هواپیما در این شرایط برای ما مزیت بیشتری دارد، حتی یکی از بزرگترین شرکتهای هواپیمایی دنیا موضوع اجاره هواپیما را در دستور کار خود قرار داده و 50 درصد ناوگان این ایرلاین اجارهای است.» با توجه به این موضوع اصرار برای خرید هواپیما و ایجاد بار سنگین تعهدات مالی برای کشور دارای چه مزیتی بوده که دولت محترم را به سمت اجرایی کردن این موضوع کشانده است؟
- در حالی که بیشترین حوادث و تلفات جانی در ایران متعلق به جاده ها و خطوط حمل و نقل زمینی است ( یکم و نیم برابر میانگین جهانی ) که تلفات سالیانه آن با یک جنگ تمام عیار برابری می کند، معلوم نیست خرید هواپیمای ایرباس 380 با چه توجیهی در دستور کار قرار گرفته است. گفتنی است میانگین تلفات سالیانه جاده ای در ایران معادل تلفات سقوط 60 هواپیمای مسافربری با 300 سرنشین ( 18000 نفر ) می باشد و با هزینه کرد بخش اندکی از این پول به بهسازی جاده ها به خصوص جاده های حادثه خیز و بهبود ناوگان حمل و نقل بین جاده ای و فرهنگ سازی، علاوه بر عدم ایجاد وابستگی و به خارج رفتن منابع ملی، جان هزاران هموطن نجات یافته و ایجاد اشتغال می گردید. با این توضیحات به نظر می رسد که وزارت راه دولت یازدهم در الویت گذاری، دچار اشتباه بزرگ شده است و به جای الویت دادن به سیستم حمل و نقل زمینی، همه توجه خود را به ناوگان هوایی معطوف ساخته است.
- با توجه به فن آوری بالای هواپیمای ایرباس و سابقه بد فرانسه در تعامل تکنولوژیک با ایران و عدم اجازه برای انتقال فنآوری به داخل کشور در موارد کمتر استراتژیکی همچون صنعت خودرو و سابقه بد عهدی طرف فرانسوی، می توان کاملاً متصور بود که چه آینده ای در انتظار حمایت بعدی از این هواپیماها و تأمین قطعات آنها در انتظار کشور خواهد بود.
- در بین هواپیماهای خریداری شده 12 فروند از نوع ایرباس 380 است که قیمت آن 5 میلیارد دلار خواهد بود. (بالغ بر 15 هزار میلیارد تومان). این در حالی است که تنها فرودگاه مناسب برای این هواپیما در ایران، فرودگاه امام خمینی(ره) است و به غیر آن هیچکدام از فرودگاه های کشور مناسب پذیرش این هواپیما نمی باشند. در کل جهان نیز تنها 54 فردگاه برای پذیرش این هواپیمای غول پیکر مناسب است. برای مهیا شدن فرودگاههای کشور برای پذیرش این هواپیما میبایست دالانهای عبور مسافرین و بارها افزایش یابند تا بتوانند تعداد عظیم مسافران ای380 و بار آنها را جابهجا نمایند؛ بنابراین میبایست میلیونها دلار سرمایهگذاری در جهت این بهبودسازیها، تا قبل از ورود به خدمت رسمی ای380 به انجام رسانند که انجام آن اصلاً صرفه اقتصادی ندارد و هزینه های زیادی را به کشور تحمیل خواهد کرد. این در حالی است که خرید این هواپیماها منفعت اقتصادی زیادی برای شرکت ایرباس در پی دارد و بخشی از مشکلات اقتصادی این شرکت را حل خواهد نمود و رمق دوباره ای به آن خواهد بخشید به طوری که نشریه بلومبرگ در این باره می نویسد: « خرید 12 هواپیمای ایرباس 380 توسط ایران، خبری خوب برای ایرباس است. طی 3 سال گذشته ایرباس حتی نتوانسته بود یک ایرلاین جدید برای فروش این محصول بیابد. این خرید یک فضای تنفسی حیاتی برای ایرباس فراهم می کند.»
- هزینه سفر با این هواپیمای مرفه و مجهز، بسیار گرانقیمت بوده به طوری که از آن به هتل هواپیما یاد می شود و منفعت آن تنها برای افراد معدودی از جمله مدیران دو تابعیتی می باشد و اکثریت مردم ایران توان استفاده از آن را نخواهند داشت. ضمناً هدف گذاری استفاده از این هواپیما برای مسافت های کمتر از 5000 کیلومتر به دلیل هزینه برخاستن و نشستن آن، اصلاً صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل فقط برای سفرهای طولانی به صرفه است و از این منظر این سؤال مطرح می شود که سفر به کدام شهرهای جهان سبب شده که هزینه ای به این سنگینی به کشور تحمیل گردد؟
- با توجه به اینکه کسانی که در ایران به طور مرتب و معمول از هواپیما استفاده می کنند، درصد اندکی از جامعه را شامل می شوند و عموم مردم و اقشار دیگر جامعه به جز سفرهایی همچون سفر معنوی حج، به لحاظ مالی چندان توانمندی استفاده از این وسیله حمل و نقل را ندارند و عمده کسانی که از آن استفاده می کنند قشر مرفه و طبقه بالای جامعه را تشکیل می دهد، از این رو توجه دولت به اولویت های اقشار جامعه نشان می دهد که مردم طبقه متوسط به پایین و قشر پایین جامعه که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند در اولویت برنامه های دولت برای بهره مندی از مزایای احتمالی دوران پسابرجام که به بهای برچیده شدن و از بین رفتن سرمایه های ملی در موضوع هسته ای به دست آمده نیستند.
با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت که دولت از یک نگاه کلان و راهبردی برای استفاده از فرصت های احتمالی اقتصادی ناشی از اجرای برجام برخوردار نبوده و در اولویت بندی مسائل دچار ضعف اساسی است که نتیجه آن می تواند وابسته کردن کشور به دولت های غیرقابل اعتماد و فرصت سوزی از شرایط فعلی گشایش ناشی از تعلیق موقت تحریم ها باشد. در واقع باید از دولت تدبیر و امید پرسید، این هزینه تراشی از جیب مردم ایران با چه هدفی انجام می شود ؟! آیا این ولخرجی مبتنی بر اولویت و نیاز جامعه است یا خدای نکرده جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد؟! و به واقع چه مشکلی از مشکلات کشور و عموم مردم را حل خواهد نمود و چه کسی پاسخگوی تبعات آن خواهد بود؟
دکتر رضا سراج، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل راهبردی